هفته نامه توسن

هفته نامه فرهنگی اجتماعی سیاسی استان سیستان و بلوچستان

هفته نامه توسن

هفته نامه فرهنگی اجتماعی سیاسی استان سیستان و بلوچستان

پژوهش، زمانه و جغرافیای حیات

توسن | شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۰۹ ب.ظ

توسن شماره 214-دوشنبه 14 اردیبهشت

مصطفی سخنگو

Email: mostafa.sokhangoo@yahoo.com


انسان تنها مخلوق خداوند می‌باشد که بخاطر قدرت تعقل ضرورتاً می‌اندیشد و تفکر در انفس و آفاق است که پاسخ پرسش‌هایی از جنس «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» وی را ممکن می‌سازد؛ بنابراین نوع آدمی گریزی از اندیشیدن نمی‌تواند داشته باشد و راز مکتب‌های فکری متکثر، فرهنگ‌ها و تمدن‌های به جای مانده از آغاز تاریخ در همین امر نهفته است. تفکر تنها امکان آرام گشتن و رشد انسان ذاتاً پرسشگر بوده است و در طول تاریخ بنابر نسبتی که انسان با خدا برقرار می‌کرده است، تفکر منجر به رشد یا اغوای آدمی ‌شده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که انسان هویت خویش را از دریچه تفکر می‌یابد و بسط و قدرت خویش را نیز در تاریخ  با تفکر به دست می‌آورد. از این جهت،علومی که امروزه موجود است و به صورت روشمند پژوهش‌هایی برای تکامل آنها صورت می‌گیرد، برای بسط و گسترش قدرت انسان است و غایت این قدرت نیز به نسبتی که در لایه هستی‌شناسی خویش با خدا برقرار کرده است برمی‌گردد. حال جامعه ما که در «دهه پیشرفت و عدالت» قرار دارد، به تحول علوم و امر «پژوهش» که یکی از ظهورات تفکر می‌باشد، چقدر اهمیت داده است؟ آیا «بایدی» میان پژوهشگر و امر پژوهش با زمانه و جغرافیای حیات می‌توان وضع کرد؟ کدام انسان و پژوهشگر می‌تواند در نسبت با زمانه تفکر و پژوهش کند؟ دانشگاه سیستان وبلوچستان در امر «پژوهش»، زمانه و جغرافیای حیات خویش چه وضعیتی دارد؟

هر انقلابی ناظر بر اهداف و غایاتی شکل می‌گیرد  و تلاش دارد تا در یک حرکت مستمر به آن اهداف برسد. در این میانانقلاب اسلامی ایران نیز غایات و اهداف  صریحی برای خود ترسیم کرده است؛ چنانکه رهبر انقلاب منطبق بر اندیشه امام‌خمینی به ترتیب مراحل پنجگانه انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، جامعه اسلامی و امت یا تمدن اسلامی را در بیانات خود به صراحت  جزءاهداف انقلاب مطرح کرده‌اند.بی‌شکنرم افزار رسیدن به اهداف انقلاب و نیاز‌های جامعه جز از راه تفکر و تولید علومی در راستای آنها نمی‌گذرد و این امر اولاً در بستر دانشگاه و پژوهشگاه‌های مختلف قابل پیگیری است و سپس در میان اندیشمندانی که در غیر ساختار‌های رسمیِپژوهشی مشغول فعالیت علمی هستند. امام خامنه‌ای به تاریخ  25/2/86  در میان اساتید دانشگاه‌های استان خراسان در باب نسبت علم و سرنوشت کشور به نکات ذیل اشاره می‌کنند:

1.        حیات کشور به علم و تحقیقات وابسته است.

2.        علم تأمین‌کننده ثروت، توانایی سیاسی و توانایی تبلیغاتی می‌باشد.

3.        مناسبات بین المللی به قدرت وابسته است و قدرت وابسته به علم است.

4.        راه استقلال کشور جز با عالِم شدن امکان‌پذیر نیست.

در نکات فوق‌الذکر به خوبی می‌توان نقش بنیادین تفکر و علم را در هویت بخشی به انسان و جامعه فهم نمود و این نتیجه به همان علتی برمی‌گردد که در مقدمه سخن ذکر گردید.چند سالی است که در میان دانشجویان مسئله تحول علوم و مشخصاً علوم انسانی برای پاسخگویی به نیاز‌های جامعه و اهداف انقلاب بیشتر از گذشته متورّم شده است و تأسیس موسسه‌هایی در استان‌های مختلف کشور در حوزه تحول علوم بیانگر همین مسئله است. اما دانشگاه بایدپیش و بیش از  موسسه‌های علمی، خاستگاه تحول علوم و جنبش نرم‌افزاری باشد و روند گفتمان‌سازی جنبش علمی را در میان نخبگان جامعه تسریع کند؛ اما این مهم از نظر نخبگان جامعه چندان ظهور و بروز قابل قبولی نداشته است. در واقع  نخبگان جامعه به این فهم رسیده‌اند که باید فراتر از مجاری رسمی آموزش و پژوهش به دنبال تحول علوم رفت. از جمله علت‌هایی کهمی‌توان برای این امر  ذکر نمود بی‌نسبتی میان پژوهشگر، پژوهش  ودانشگاه با زمانه و جغرافیای حیات است. وقت از زمانه سخن می‌گوییم باید پرسید مراد از زمانه چیست؟ در پاسخ این پرسش باید از خودآگاهی تاریخی پژوهشگر سخن گفت. خودآگاهی تاریخی اشاره به فهم حضوری جایگاهی است که پژوهشگر بایدنسبت به ماقبل و مابعد نقطه کنونی تاریخ داشته باشد. به عبارت دیگر یک پژوهشگر زمانی می‌تواند به رسالت تاریخی خویش عمل کند که تاریخ را امری تصادفی فهم نکند و بر اساس هستی‌شناسی خود از تاریخ، گام‌های حرکت آن را فهم کند و سپس نقش خویش را برای سرانجام تاریخ ایفا کند. برای مثال انقلاب اسلامی ایران بر اساس هستی‌شناسی دینی و شیعی نقطه عطفی در تاریخ محسوب می‌شود و برای آن  می‌توان عقبه تاریخی طویلی بر محور ولایت  مطرح نمود و آنگاه نقش آن را در سرانجام تاریخ فهم کرد.روایت تاریخ از مَنظر وحی و دین از مهمترین تحولاتی است که در عرصه علم باید اتفاق بیفتد و ما را از روایت مادی تاریخ که ریشه در هستی‌شناسی مادی دارد رها کند. اگر بیان گردید که فهم این جایگاه باید حضوری باشد و تنها حصولی و ذهنی نباشد، به دلیل آن است که انسان می‌تواند به بسیاری از امور علم داشته باشد، اما به آن عمل نکند. فهم حضوری یک شئ یگانگی میان نظر و عمل را به همراه می‌آورد. برای مثال اگر به فردی که تا به حال سوزندگی آتش را درک نکرده است، گفته شود که آتش سوزنده است و تنها علم حصولی به وی در این زمینه بدهیم، امکان آنکه به این علم پایبند نباشد زیاد است؛ اما اگر یکبار به  صورت حضوری سوزندگی آتش را درک کند، دیگر هرگز دست به آتش نخواهد زد؛ زیرا بی‌واسطه آن شئ را درک کرده است. از این سخن به خوبی می‌توان درک نمود که نمی‌توان «بایدی» میان پژوهشگر، زمانه و امر پژوهش وضع و قرارداد نمود. زیرا اساساً خودآگاهی تاریخی ریشه در تحولی انفسی دارد و فهم حضوری را نسبتی با «باید و قرارداد» نیست. به عبارت دیگر نمی‌توان به پژوهشگری که جایگاه انقلاب اسلامی را در حرکت تاریخ فهم نکرده است، از «بایدی به نام تحول علوم انسانی و جنبش نرم افزاری» در راستای اهداف انقلاب اسلامی سخن گفت.

امام خامنه ای در معنایی نزدیک به خودآگاهی تاریخی میان جمعی از اساتید دانشگاه‌ها به تاریخ 2/6/90 فرمودند:« یک نکته‌ی دیگر این است که اساتید عزیز دانشگاه، هم با واقعیات و حقایق کشور، و هم با حقایق جهان باید آشنا باشند؛ این یک تلاشی را می‌طلبد. در همه‌ی حوزه‌های علمی، همین جور است. عالمِ معلمی که جماعتی از او استفاده می‌کنند، اگر به زمان خودعالم نباشد، دچار مشکلات خواهد شد. «العالمبزمانه لا تهجم علیه اللّوابس» کسی که زمانه را می‌شناسد، یعنی وقتی اوضاع و احوال محیط خود و محیط پیرامونی‌اش و محیط جهان را می‌داند و می‌فهمد جریانهای گوناگون جهانی چه کسانی هستند، کجایند، اهدافشان چیست، چه جور با هم مواجه می‌شوند، دچار اشتباه نمی‌شود؛ در قضایای گوناگون، قضاوت اشتباه نمی‌کند و دچار اشتباه نمی‌شود. این آشنایی، برای همه لازم است؛ برای روحانی هم لازم است، برای دانشگاهی هم لازم است؛ برای معلم حوزه هم لازم است، برای معلم دانشگاه هم لازم است؛ این یک چیز مهمی است. وقتی انسان جریانات گوناگون را می‌شناسد، می‌تواند پدیده‌ها را استنتاج کند، که این پدیده چیست، چه شد که این اتفاق افتاد، در تحلیل، دچار خطا و اشتباه نمی‌شود.»

از آنچه به اجمال بیان شد می‌توان نتیجه گرفت که داشتن خودآگاهی تاریخی برای یک عالِم امری اجتناب‌ناپذیر است؛ زیرا فهم و انجام رسالت تاریخی متأخر از خودآگاهی تاریخی است. عالِمی انقلابی که خودآگاهی تاریخی دارد، متناسب با زمانه و اهداف انقلاب پژوهش می‌کند و اینجاست که در عین مطلوبیت ذاتی علم، سعی می‌کند تا نیاز‌های زمانه خود را برای رسیدن به اهداف انقلاب پژوهش کند و پاسخ گوید. جغرافیای حیات اشاره به آن دارد که یک پژوهشگر باید بداند که در کدام منطقه و کشور زندگی می‌کند. زیرا اگر علوم باید پاسخگوی نیاز‌های جامعه باشند، این نیاز‌ها می‌تواند منطقه‌ای و یا فرامنطقه‌ای باشد. عالِمی که خودآگاهی تاریخی دارد، از ترکیب فهم زمانه و نیاز‌های جغرافیایی که در آن حیات دارد، به مسئله های پژوهش خود برای تحقق اهداف مکتب می‌رسد.امام خامنه‌ای در بسیاری از بیانات خود در جمع دانشگاهیان و اساتید به ضرورت پژوهش بر اساس نیاز‌های کشور تأکید کرده‌اند؛ چنانکه به تاریخ 15/5/92 در میان اساتید دانشگاه‌ها،  قرار گرفتن پیشرفت‌های علمی در خدمت نیاز‌های کشور را یک معیار اساسی دانستندو علت های این تأکید را هم در محدود بودن ظرفیت‌های انسانی، مالی و مادی و وجود نیاز‌ها و خلأهای گوناگون بیان کردند. ایشان در این سخنرانی دوران جنگ را نمونه موفق تاریخی در پر کردن نیاز‌های آن دوران جامعه به همت دانشگاه‌ها دانستند. سؤال مهم دیگری که می‌توان طرح نمود درباره اولویت‌های پژوهش در رشته‌های مختلف علمی است؟ چگونه باید به نیاز‌های در اولویت‌ جامعه در رشته های مختلف علمی رسید؟ آیا رسیدن به نیاز‌های در اولویت‌های جامعه در هر رشته علمی منطق خاصی می‌خواهد؟ و نیاز به کار تخصصی دارد؟ این پرسش بیشتر به نهاد‌های رسمی پژوهشی مربوط می‌شود تا پژوهشگران مستقلی که در ساختار‌های پژوهشی فعالیت نمی‌کنند. امام‌خامنه‌ای در دیدار با دانشجویان که به تاریخ 6/5/92 برگزار گردید به اولویت گذاری مسائل اشاره کردند و  فرمودند که  به مسائل بدون اولویت و فرعی نباید پرداخت، هر چند اختلاف نظر در اولویت‌گذاری مسائل را باید پذیرفت و درباره آن باید گفتگوی علمی کرد. دو نکته مهمی که از این سخنان قابل برداشت است عبارتند از اینکه اولاً نهاد‌های پژوهشی وآموزشی باید در حوزه فعالیت خود نیاز‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جامعه را در آن زمینه احصاء کنند و سپس بنابر منطقی علمی اولویت‌گذاری کنند. ثانیاً وقتی باید اولویت‌گذاری در پرداختن مسائل بنابر زمانه و جغرافیای حیات صورت بگیرد، دیگر  پرداختن به هر نیازی که پژوهشگر  و علاقة شخصی‌اش می خواهد صلاح نیست. برای مثال اگر امام خامنه‌ای پرداختن به اقتصاد مقاومتی را یک مسئله علمی در اولویت می‌داند، به دلایل بیّن و روشنی است که ایشان از تاریخ مقابلة جبهه حق و باطل، جامعه ایران و زمانه حال می‌دانند.

حال باید پرسید دانشگاه به مثابة اصلی‌ترین نهاد آموزش و پژوهش در جامعه و مصداقاً دانشگاه سیستان و بلوچستان تا چه میزان در خودآگاهی تاریخی به سر می‌برد و نیازهایمنطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جامعه را مورد پژوهش قرار می‌دهد؟ اگر از کلیات بحث درباره دانشگاه به اقتضاء نوشتار حاضر بگذریم و به مصداق استانی آن (دانشگاه سیستان و بلوچستان) بپردازیم، می‌توان سؤال‌هایی برای دانشگاه سیستان و بلوچستان در رابطه با پژوهش، زمانه و جغرافیای حیات مطرح نمود که در ذیل آنها را بیان می‌کنیم:

1.        سیاستگذاری های کلان و خُرد دانشگاه سیستان و بلوچستان در پرداختن به مسائل و نیاز‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جامعه تا کنون چه بوده است؟ و بروز و ظهور این سیاست‌ها در کجا و چگونه صورت گرفته است؟

2.        آیا گروه‌های علمی رشته‌های مختلف دانشگاه سیستان و بلوچستان در فهم مسائل و نیاز‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جامعه(هر گروه علمی در زمینه فعالیتش) دارای برنامه و منطق استنباط هستند؟ اگر پاسخ مثبت است، دوباره می‌توان پرسید که اولویت‌گذاری نیاز‌های علمی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جامعه بر اساس سلیقة شخصی یا گروهی انجام می‌شود یا بر اساس اسناد بالادستی مثل نقشه جامع علمی کشور ؟ آیا این اولویت‌گذاری منطق علمی منظمی دارد؟

3.        پرداختن به هویت و ابعاد دانشگاه اسلامی و تبیین آنها در طول سال‌های گذشته تا چه میزان دغدغه مدیران، اساتید و دانشجویان دانشگاه سیستان وبلوچستان بوده است؟ در این زمینه چه اقدامات نظری و عملی صورت گرفته است؟

4.        سیاستگذاری‌های دانشگاه سیستان و بلوچستان برای پیوند و تعمیق رابطه علم با صنعت در استان چه بوده است؟

5.        نسبت دانشگاه سیستان وبلوچستان با نقشه جامع علمی کشور تا کنون چه بوده است؟ و چه فعالیت‌هایی در این زمینه انجام داده است؟

6.        دانشگاه سیستان وبلوچستان در زمینه جنبش نرم‌افزاری و تحول علوم انسانی چه اقدامات نظری و عملی اعم از برگزاری کرسی‌های نظریه‌پردازی، میزگرد‌های علمی، کارگاه های علمی و ... انجام داده است؟ و به چه نتایجی رسیده است؟

سؤالات فوق از آن جهت مطرح شد تا دریچه‌ای برای گفتگو میان نخبگان علمی استان و مطالبه گری علمی که جزء وظایف ذاتی دانشجو به معنای عام خودش می‌باشد، باز شود. ان‌شاءالله در مقالات آینده به تفصیل به تحلیل و پاسخ این سؤالات خواهیم پرداخت.

 

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی