هفته نامه توسن

هفته نامه فرهنگی اجتماعی سیاسی استان سیستان و بلوچستان

هفته نامه توسن

هفته نامه فرهنگی اجتماعی سیاسی استان سیستان و بلوچستان

بحران سیستان میوه فرهنگ مدیریت!

توسن | جمعه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۶ ب.ظ

توسن شماره 215-دوشنبه 21 اردیبهشت

مجتبی جهان تیغ

در روند 16 ساله تبدیل مسله سیستان به مشکل ، و سپس بحران با گذر از هرکدام از این مراحل و در نتیجه گسترش ابعاد فاجعه و پیچیده شدن مسله چند نفر از مدیران و نمایندگان استعفا دادند؟ یا اعلام رسمی درخواست کمک و همفکری  از سایر مدیران ، ارگانها و نخبگان و مردم کردند ؟ یا پیشقدم در رسانه ای کردن ابعاد بحران شدند؟ یا خبر از تبدیل وضعیت سیستان به بحران دادند؟ فاجعه آنجاست که حتی تنها رسانه فراگیر منطقه(شبکه هامون) نیز سالها سعی برسانسور و بزک کردن چهره فاجعه داشته است و برنامه ثریا و راز از شبکه های سراسری اولین منادیان فاجعه سیستان در کشور و منطقه بودند.

مطبوعات مکتوب و مجازی محلی و بخش های خبری شبکه هامون آکنده از شرح خدمات ، کلنگ زنی ، افتتاح ، بازدید پروژه ها و جلسات اداری مدیران است! یا نطق های آتشین و صد مسله گو نمایندگان در دوره های مختلف! پس چگونه روند 16 ساله ایجاد بحران سیستان را نتوانستند متوقف کنند؟ یا به این ناتوانی اعتراف کرده و حداقل از خوف آثار ماتاخر و اخروی نحوه مدیریت خود و پاسخگو بودن در آن دنیا عرصه مدیریت را متواضعانه ترک کنند چرا که در این دنیا و در این سیستم اداری و نظارتی پاسخگویی و پایشی در کار نیست!

 نظارت فقط برای کشف فساد نیست! بماند که در همین هم چقدر درمانده ایم بلکه نظارت یعنی بین کارهای قابل انجام، بهترین کدام می توانسته باشد؟ این همه خدمت رسانی و افتتاح پروژه با فلان مبلغ اعتبار و هزینه انجام شد! نظارت و سنجش پروژه ها باید بگوید که این پروژه ها با هزینه کمتر و کیفیت بیشتر هم قابل انجام بود یا نه؟ اقتصادی تمام شده است یا نه؟ درد این است که مجری و ناظر یکی هستند! 

کم نیستند فعالیتهای عمرانی نیمه کاره در منطقه سیستان: از آبیاری با نیم لوله ها و شهرک های صنعتی گرفته تا تاسیس شهر! اما از مسولین تصویب کنده ، مجری و کارشناسان خالق خروارها طرح و برنامه نیمه کاره طی دهه های گذشته یک خط پاسخگویی کسی جایی خوانده؟ اصلا شان پاسخ گویی برای خود قایل هستند؟ شان پاسخ گویی به مردم؟! حتی هم اکنون فکر این که دستگاه های بازرسی و کارشناسی در سیستم های اجرایی برنامه های گذشته را کارشناسی کرده و عوامل شکست و ناسنجیده کاری ها را پس سالها شناسایی و تنبیه و معرفی کنند فکری بسیار دور از ذهن می نماید.

مدیریت دولتی کاملا ریشه ای و مبنایی مشکل دارد. بحران سیستان بیش از اینکه حاصل کوتاهی مقطعی چند مدیر و نماینده منطقه ای باشد دستاورد عظیم فرهنگ مدیریت دولتی در بعد کشوری است! از کوزه همان تراود که در اوست: این محتوای کوزه می تواند رکود اقتصادی و تورم و گرانی  باشد! می تواند عقب ماندگی و وابستگی در صنعت خودرو باشد! می تواند افزایش سن ازدواج و نزخ طلاق باشد! می تواند مصرفی کردن جامعه باشد! می تواند افزایش اعتیاد و فقر باشد! می تواند افزایش حاشیه نشینی باشد! می تواند بحران در تولید و کشاورزی باشد! می تواند زمین خواری، کاهش جنگل ها و خشک شدن تالاب هامون و ارومیه باشد! یک قلم آن هم می تواند بحران سیستان باشد!

فرهنگ مدیریت دولتی در ایران نوین نحوه خاصی از فن مدیریت در جهان است که نمونه مشابه کمی دارد. در ادامه به چند شاخصه آن اشاره می کنم: در جهان 4-5 درصد مدیران سیاسی هستند یعنی با تغییر دولتها عوض می شوند اما در ایران بیش از هشتاد درصد مدیران سیاسی هستند یعنی می دانند که عمر کاری شان فقط در این دولت است یعنی 3-4سال در هر دوره! یعنی مسایل سیاسی و گرایشات سیاسی آنها معیار صلاحیت آنهاست تا دانش فنی و مهارتی شان. تعبیر "تغییر اتوبوسی" که جزو عرف کلامی مردم شده است واقعا غم انگیز است. در جامعه که بصورت فرهنگی(هنجار) عادت به تظاهر دارد، تظاهر به دانایی و تظاهر به ثروت.(رفیع پور.توسعه و تضاد) مسلما بخشی از مدیران بعنوان میوه های این بستر فرهنگی جامعه کار با ابزار تظاهر را بهتر فرا می گیرند تا دانش حل مسایل را.

دانش را برای چه کسی و چه زمانی یاد بگیرند؟ برای یک بازه دو و سه ساله که با چند جلسه و بازدید ختم بخیر می شود؟! چون می دانند قرار است در دولت بعدی نباشند! و جالبتر از اینکه امید دارند با بازگشت جریان سیاسی موافق دوباره به عرصه خدمت رسانی و جهاد! بازگردند! نگاه کنیم به وزیران با چندین دوره سابقه تصدی ریاست وزارت یا مدیریت یا مدیرانی با چندین سمت دولتی همزمان! چراکه گرایش سیاسی مشخصی دارند و با هر بار به قدرت رسیدن جناح سیاسی موافق به پست وزارت و مدیریت خود باز می گرنند! گویی قحط الرجال است و در هر دهه به تعداد انگشتان دست هم مدیر لایق و تازه نفس در این هفتاد میلیون نفر ایجاد نشده! با اینکه کمتر کسی را در ایران می توان یافت که در دل هوای مدیر شدن و پست و مقام نداشته باشد حتی اگر به زبان تحقیر کند!

 واقعا این تشنه خدمت بودن و احساس تکلیف کردن(در مقام مدیر و رییس) و صد البته تنفر از قدرت! چرا در فرهنگ عمومی اینقدر طرفدار دارد؟! مدیریت که در عرصه جهانی به "علم" شناخته می شود در ایران تبدیل به "هنر" شده است! هنر مدیریت! یعنی بیش از اینکه نیاز به دانش و مهارت داشته باشید شما با داشتن چند هنر و فن و با داشتن هر مدرکی حتی کاملا بی ربط به رشته مدیریت خود می توانید بر سازمان تخصصی اعمال مدیریت کنید! می توانید محیط زیست بخوانید مدیر و وزیر در عرصه انرژی یا تجارت و...باشید. می توانید دام پزشکی بخوانید و در شورای انقلاب فرهنگی باشید! به گردش(!) مدیران بومی و تنوع سمت ها نگاه کنیم! در ژاپن در مصاحبه برای ارگان دولتی از علاقه آنها به دریافت پست مدیریتی سوال می شود. 95درصد پاسخ منفی می دهند چون روند گزینش عوض شده و بسیار سخت شده و احتمال جذب کاهش می یابد! حال این سوال را در ایران مطرح کنیم! شوکت ، جبروت و قدرت و حقوق و مزایا این مناصب چنان در نگاه فرهنگ عمومی بالاست که کمتر کسی حاضر به رد آن است! اما اگر مکانیسم جذب مدیر و پایش حین مدیریت آنها مبتنی بر این تعریف باشد که باید هم باشد که مدیر کسی است که در معرض قضاوت و پاسخ دایم است شاید این اشتیاق و عطش خدمت فروکش می کرد!

اما در باب کیفیت مدیریت ! با صرف نظر از  بحث هنر بودن مدیریت دولتی ایرانیزه ! البته بر همگان واضح و مبرهن است که مدیران گرفتارند! وقت زیادی برای مطالعه ندارند! یا برای گذراندن دوره های آموزشی و مهارتی! تازه اگر بخواهند از دانش مکتوب اساتید دانشگاهی استفاده کنند انها را به تیوریک بودن و نبودن در فضای اجرایی متهم میکنند.( همان شکاف عرصه نظر تا عمل! ) اما مدیران وقت برای شرکت در همایش های تجلیل و مناسبتی دارند! و صد البته وقت برای سخنرانی در همه این برنامه ها!

یکی از راه های بسیار تاثیرگذار و آسان ارتقا کیفیت مدیریت جمع آوری نقد ها و شکایات است! نقل است که نظام لیبرال سرمایه داری بسیاری از تغییرات موثر خود را از نقد های کارل مارکس گرفته است! سیستم های در حال تکامل و رشد فقط با عیب یابی و نقد رشد میکنند. مدیران دولتی  بعنوان مدیر سازمان و سیستم چقدر تشنه نقد و عیب یابی عملکرد خود و سازمان تحت مدیریت هستند؟ به قول معروف چقدر انتقاد پذیر هستند؟ در حالی که "نظام شکایات" یک سیستم فعال و موثر در رشد سیستم هاست در اینجا به یک صندوق پیشنهادات و انتقادات در گوشه از راهروهای ادارات خلاصه شده است. روابط عمومی نیز که رسالتش مشخص است : مثبت کردن افکار عمومی نسبت به عملکرد سازمان. رسانه ها نیز بازوی قوی تر هستند در شرح و بسط فعالیتهای انجام شده.

 متاسفانه در استان ما با شدت محرومیت بیشتر پاسخگویی کمتر است . فضای تعارف و تملق و مدارا بدلیل فضای رابطه محوری قومی و قبیله ای بسیار مشهود تر است و رسانه های مطالبه گری نیز وجود ندارند. قوی ترین آنها (شبکه هامون) که شب نشینی با مدیران و شرح خدمات آنها(در لوای عنوان معرفی توانمندی های شهرستان!) را بیشتر می پسندد. ولی شما در عرصه ملی روند نقد را بسار صریحتر و صادقانه تر می بینید! چون پیشرفت تعارف بردار نیست و تملق و قربان صدقه رفتن دردی را دوا نمی کند و چشم پوشی از کوتاهی ها و اهمال ها بسیار مضر و مخرب است. لذا رویه صدا و سیما در عرصه ملی افزایش شفاف سازی ، نقد و پایش مدیران ، سیاست ها و عملکرد و رفتار و منش آنهاست. اخبار و گزارشات 20:30(دقت کنیم که مدیران از سوژه شدن در این بخش خبری واهمه دارند و خبرنگار این بخش خبری را جداگانه می شناسند!) و گفتگوی های خبری22:30 ، مناظره ها در شبکه یک(مناظره های هفتگی ، پایش و ثریا-به اسامی برنامه نظیر "پایش" یا ثریا:"دیده بان" پیشرفت کشور دقت کنیم) ، شبکه سه (دیروز امروز فردا)، شبکه خبر(ایتم طنز حساس نشو، مناظرها و...) ، شبکه چهار( مناظره در قالب برنامه زاویه) و... در عرصه رسانه نیز انبوهی از سایت ها خبری تحلیلی یا روزنامه ها و مجلات با انبوهی از مقالات و یادداشت از کارشناسان و صاحب نظران در عرصه نقد و بررسی موضوعات ریز و درشت و سیاست ها و عملکرد مدیران بی وقفه در حال قلم زدن هستند. و البته از جدی ترین و پیگر ترین این منتقدین و پایش گرترین اشخاص مقام معظم رهبری ایست که دامنه نقد و مطالبه ایشان هم مدیران و مسولین هستند هم عامه مردم(نگاه کنیم به نقد های ایشان به مصرف و اسراف مردم و نام گذاری سال اصلاح الگو مصرف)

هم اکنون که ضیافت نفتی به پایان رسیده است و با پایین آمدن قیمت نفت ، منابع درامدی سرشار آن نیز کاهش پیدا کرده است دوران هزینه کردن فارغ از دغدغه کیفیت و هزینه نیز برای بسیاری از مدیران دولتی را باید پایان یافته تلقی کرد. دوران کارنامه های پربار از پروژه ها و فعالیتهای عمرانی و هزینه کردن ها به پایان خود رسیده است. با بیدار شدن روحیه مطالبه گری در مردم و رسانه ها از هم اکنون باید مدیرانی در عرصه ای جدید تربیت کرد. و مدیران کنونی نیز باید با بهره گیری از جدیدترین و فکورانه ترین روش های مدیریت سعی بر کاهش هزینه ها و افزایش بازده سازمان مربوطه داشته باشند. تعهد و تخصص به معنای واقعی کلمه از این دوران به بعد بیش از هر زمان دیگری نیازمند تجلی است.

افات متععد دیگری نیز در عرصه فرهنگ مدیریت کشور وجود دارد (بویژه در بحث اشرافیت ساختاری در پیکره دولت ، بوروکراسی اداری ، ساختار ادارات و...) که مجال بیان نیست و در کلام اساتید این حوزه و در کتاب ها و مقاله و گفتارشان موجود است کما اینکه مطالب این مقاله نیز مبتنی بر نقد های اساتید این حوزه مانند دکتر جمشید اثنی عشری، دکتر محمدحسین ادیب ، دکتر فرشاد مومنی و...بود. اما بعنوان ریشه یابی معضلات و افات مدیریت دولتی بعنوان یک مسله فرهنگی اثر گذار در پیشرفت و پسرفت کشور ریشه، بسیاری از این معضلات به تعلیم و تربیت بر میگردد.

ساختار و محتوا آموزش کنونی در مدارس  و تربیت خانوادگی ، بستر جامعه و محتوا رسانه ، افراد را فاقد مهارت های مدیریتی و تصمیم گیری بار می آورد و نسبت به تربیت ریشه ای و شاکله ای مدیران آینده بی دغدغه و بی توجه است. مدیران گذشته، کنونی و آینده، میوه های این بستر اجتماعی و فرهنگی هستند و انگشت اتهام برای چندوچون نحوه مدیریت آنها یا برای قصور و کوتاهی فقط متوجه آنها نیست. همه نهاد های تربیتی و فرهنگی مقصر و سهیم هستند. همه ما تار و پود این بستر فرهنگی هستیم و همه مسئول و مکلف به تصحیح خلا های تربیتی و فرهنگی هستیم. لازم است نحبگان در تصحیح فرهنگ عمومی و تخصصی همت کنند و با دیدن واقعیتها و خروجی های بستر فرهنگی و تربیتی کنونی سعی بر نوسازی محتوایی این بستر و اجزای آنها اعم از مدرسه ، خانواده ، دانشگاه ، مساجد ، رسانه ها مبتنی بر آموزه ها و گذارهای انسان ساز و جامعه ساز اسلامی بصورت سیستمیک و عملگرا داشته باشند.


نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی