علم آموزی زن از دیدگاه قرآن
توسن شماره 219 دوشنبه 18 خرداد
قسمت دوم
زنان معلم و محدث
برخى
از زنان در تعلیم مردم به همسران پیامبر اقتدا مىکردند. بنا به گفته ابن خلکان
مادر حسنبصرى که در سده اول هجرى زندگى مىکرده براى زنان داستانهاى دینى تعریف
مىکرد و باسخنان پندآمیز آنان را موعظه و ارشاد مىکرد و این در زمانى بود که
پسرش حسن به نقلداستانهاى دینى و تشکیل مجالس درس براى مردها مىپرداخت .
مساجد، مراکز تعلیمات عمومى بود که زنان نیز مىتوانستند به آن رفت و آمد کنند و
درمجالس علمى آن حضور یابند. زنان در صدر اسلام نه تنها از حق تحصیل دانش برخوردار
بودندبلکه این حق را هم داشتند که به تعلیم و نشر دانش بین زنان و مردان بپردازند
و در بین آنان معلمانو استادانى در بخشهاى مختلف علوم اسلامى وجود داشت، به ویژه
در زمینه علم حدیث کهزنان مىتوانستند در آن رشته به درجه استادى نایل شوند و در
اینباره با محدثان و حافظان بزرگبه قابتبرخیزند و نمونه بارزى در امانت و
عدالتباشند. کار زنان محدث به جایى رسید کهعلما و ناقدان حدیث اعتبار و اعتماد
کاملى براى آنان قایل شدند که بسیارى از بزرگان از بیندانشمندان مشهور اسلام
نتوانستند به این مرتبه از اعتماد نایل شوند.
ذهبى در کتاب میزانالاعتدال فىنقدالرجال که آن را به نقد راویان حدیث و میزان
صداقت و جایگاهعلمى ایشان اختصاص داده، در باب زنان محدث مىگوید:
من از بین زنان محدث کسى را نمىشناسم که در این زمینه متهم و متروکشده باشد.
استادان زن غالبا در مساجد و یا اماکن عمومى به تدریس و بیان حدیث مىپرداختند و
شنیدنحدیث و مسایل علمى در محضر زنان در خانهها و با اجازه از همسران ایشان صورت
مىگرفت.
ابن حجر عسقلانى در کتاب خود الاصابه از تعداد 1552 نفر ، ابن اثیر در کتاب
«اسدالغابة» بیشهزار از نفر از زنان صحابه رسول خدا نام مىبرند، که مصادر فقه و
حدیث و تفسیر و تاریخ و سیرهبودهاند و هر کدام مانند مردها به علوم مختلف وارد
بودهاند.
مشهورترین
دانشمندان زن از صحابه
ام سلمه
او
داراى منزلتى والا در علم و روایتحدیث مىباشد و پس از خدیجه فاضلترین
وپرهیزگارترین زنان پیغمبرصلى الله علیه وآله و داناترین آنها به کتاب و سنت است.
تا جایى که عایشه به او گفتهاست:
تو نخستین بانوى مهاجر از زنان رسول خداصلى الله علیه وآله مىباشى و تو بزرگ
مادرانمؤمنان هستى و جبرئیل بیشتر در خانه تو مىبود.
ام سلمه از فقهاى زنان صحابه بهشمار مىرفت
درباره علم و اجتهاد او کافى است که بگوییمجابربن عبدالله انصارى صحابى
بزرگوار با همه شکوهى که در میان صحابه داشتبه او مراجعهمىکرد و به فتواى او
عمل مىنمود.
احادیثى که امسلمه از پیغمبر روایت کرده است، بالغ بر 378 حدیث مىباشد و روایات
او درفضیلت علىعلیه السلام معروف است و
اشعارى که مورخان از این بانوى گرانقدر ذکر کردهاند دربارهولایت اهل بیتعلیهما
السلام مىباشد.
ام اسلم
او از زنان صحابه بوده و زمان امام سجادعلیه السلام و فیض حضور آن حضرت را نیز درک کرده بود.ایشان کتب بسیارى خوانده و به همین جهتبه «قاریةالکتب» موصوف بوده همچنین به جهتروایت قضیه سنگ ریزهبه «صاحبةالحصاة» نیز معروف شد. و به مدلول همین روایتبسیار باجلالت و مورد توجه خاندان عصمتبوده است.
ام جمیل
فاطمه دختر مجلل بن عبدالله بن قیس، از فضلا و ادباى زنان و از سابقین به دین مقدس اسلامبود. او با حاطب بن حارث بن مغیره ازدواج کرد و دو پسر بهنامهاى محمد و حارث از وىبهوجود آمد. ایشان با شوهرش به حبشه رفته و بعد از مرگ شوهر با پسرهایش به مدینه برگشتهاست. او براى بهبودى پسرش محمد که به آتش سوخته بود، شرفیاب حضور مبارک پیامبرصلى الله علیه وآلهگردید و تقاضاى دعاى خیر کرد و در اثر دعاى آن حضرت پسرش شفا یافت.
ام رعله قشیریه
وى
از زنان صحابه و عالم و شاعر و بسیار فصیح بود و از پیامبر اکرمصلى الله علیه
وآله روایت نقل کرده است.روزى به خدمت پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله رسید و عرض
کرد:
السلام علیک یا رسولالله و رحمةالله و برکاته انا ذوات الخدور و محل ازرالبعول و
مربیات الاولاد و ممهدات المهاد و لاحظ لنا فى الجیش الاعظم فعلمناشیئا یقربنا الى
الله عزوجل.
پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله در جواب او فرمود:
اگر شما زنان از ذکر خدا غافل نباشید و چشم خود را از نامحرم ببندید و به گونهاى
صحبتنکنید که مرد اجنبى بشنود، شما ماجور و مثاب خواهید بود.
ام رعله بعد از رحلت پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله، حسنینعلیهما السلام «در
برگرفته و کوچههاى مدینه را گردیده واشک مىریخته است و چون به در خانه
فاطمهعلیها السلام رسید این بیت را انشا کرد:
یادار فاطمه المعمحور ساحتها هیجت لى حزنا حییت من دار
نسیبه بنت الحارث ام عطیه
ایشان از زنان فاضله صحابه پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله شمرده مىشد که در بیعت رضوان و جنگهاىپیامبرصلى الله علیه وآله شرکت داشته و مجروحین را مداوا مىکرد. جمعى از صحابه و علماى تابعین در بصره«غسل میت» را از او گرفتند و از پیامبر اکرم روایت نقل کرده است.
معاذه غفاریه
از
زنان فاضل و عالم عصر خود و انیس رسول خدا در سفرها بود. وى مىگوید:
من با رسول خدا انس بسیارى داشتم -یعنى به خانهاش رفت و آمد مىکردم- چون در
سفرهابراى مداواى زخمیان و پرستارى بیماران با وى مىرفتم. روزى داخل خانه عایشه
شدم، دیدمعلىعلیه السلام بیرون مىآید و رسول خدا در غیاب علىعلیه السلام به
عایشه مىگوید:
«ان هذا احب الرجال الى و اکرمهم على فاعرفى له حقه و اکرمى مثواه».
این مرد، محبوبترین و گرامىترین مردان است نزد من. حق او را بشناس و احترامش
راداشته باش.
ام حکیم بیضا، دختر عبدالمطلب و عمه رسول اکرمصلى الله علیه وآلهاو از زنان
فاضله و خردمند بنى هاشم و ادیب و فصیح و بلیغ بود و به هر یک از «بیضا»
و«قبةالدیباج» موصوف و ملقب و در نظم شعر نیز طبعى وقاد داشته است، حسبالامر
پدر در حالحیاتش مرثیهاى براى او گفته که از ابیات آن است:
الا یا عین جودى و استهلى و بکى ذا الندى والمکرمات الا یا عین و یحک اسعدینى بدمع
من دموعهاطلات
ام الدرداء
خیره دختر ابو حدرد اسلمیه و زن ابوالدرداء عامربن حارث از فضلا و محدثین زنان صحابىبوده که احادیثبسیارى از رسول اکرمصلى الله علیه وآله و شوهرش استماع و روایت کرده است.
امالدرداء هجیمه دختر حبى زن دیگر ابوالدرداء
او نیز محدث و عالم و زاهد بوده از سلمان و شوهر خود روایت مىکرد. پیوسته به نماز وعبادت اشتغال داشت و دوستدار مجالس علما بود. شش ماه در بیتالمقدس و شش ماه دردمشق اقامت مىکرد
اسماء بنت عمیس
خواهر
میمونه همسر رسولخداصلى الله علیه وآله:
او از زنان فاضل و بزرگوار روزگار خویش و از اولین گروندگان به اسلام بود که همراه
همسرشجعفر طیار، براى پیشبرد اسلام به حبشه مهاجرت کرد و در سال فتح خیبر در سال
هشتم به مدینهبازگشت او پس از شهادت جعفر، در سال هشتم با ابوبکر ازدواج کرد.
اسما، این صحابى جلیلالقدر و راوى موثق رسول خداصلى الله علیه وآله مادر محمدبن
ابىبکر است کهدرباره او گفتهاند: نجابت محمدبن ابىبکر از جانب مادرش بود.
اسما از شهود و از تکذیب کنندگان حدیث جعلى «نحن معاشر الانبیاء لانورث، ما
ترکناهصدقة» و از راویان معروف حدیث
«ردالشمس» براى علىعلیه السلام در زمان پیامبر است. اسما ازراویان حدیث غدیر
است. قریب سى تن از بزرگان حدیثشیعه و سنى از اسما روایت نقل کرده واو را توثیق
کردهاند. شیخ صدوق نیز در «فقیه» از ایشان روایاتى نقل کرده است. در کتب
روایىتعداد روایاتى که از ایشان نقل شده به شصت عدد مىرسد.
اروى دختر حارث بن عبدالمطلب
صحابى رسول اکرمصلى الله علیه وآله و از بانوان فصیح و بلیغ بود. وى در برابر معاویه، ناحق بودن خلافت اوو اسلام نیاوردن او را (تا فتح مکه) به رخش کشید و از امانتدارى علىعلیه السلام و عمل آن حضرت بهاحکام الهى سخن گفت و عمر و بن عاص و سعید بن عاص و مروان را مفتضح ساخت و شعرىدر فضایل امیرالمؤمنین سرود و صفات آن حضرت را برشمرد.
ام سنان
او
دختر جشمه یا خیثمة و از شعرا و فضلاى عرب و موصوف به حسن ادب است و در نظم ونثر
مهارت داشت. لطافت معانى را با فصاحت الفاظ توام مىداشت، اشعار او، که در مدح
اهلبیت طهارتعلیهما السلام سروده و قبیله خود «بنى مذحج» را به نصرت و یارى
ایشان ترغیب نموده برهانقاطع این مدعا است.
اینها نمونههایى بودند از زنان صحابه که در زمان پیامبر اکرم به فضل و دانش معروف
بودند.طبق گزارشهاى مورخان بسیارى از زنان در عصر پیامبر در کهولتسواد آموختند.
اسلام براى پیکار با جهل و بىسوادى، روزنهاى تازه و وسیع به سوى افقهاى بىکران
دانایى وآگاهى گشود و زنجیر از پاى درک و شوق انسانها برگرفت. دانستن و علم
آموختن براى همگاننهتنها آزاد که یک «فریضه» شد.
به برکت تعالیم اسلام و دستور پیامبر خیراندیش اسلام بود که زنان همدوش مردان
بهدانشآموزى روى آوردند. اینکار، با توجه به شرایط دشوار و ناسازگارى که آن
زمان فراروى زنانقرار داشتبه راستى یک انقلاب بود، روش نوین پیامبرصلى الله علیه
وآله در آموزش زنان و یکسان شمردن آنانبا مردان یک انقلاب عظیم فرهنگى بود که
جهان اسلام را فرا گرفت و فضا را عطرآگین ساخت.
- ۹۴/۰۳/۲۴